91/9/15
9:46 ع
بسم الله الرحمن الرحیم.
در این سری مقالهها نویسنده سعی میکند، اشتباههای رایج در گویش و نوشتار زبان فارسی را بیان کند، تا بتوانیم با کمک یکدیگر زبان شیرینمان را از تباهی نجات دهیم.
کلمه اول:
آبدیده/ آبداده
آبدیده به معنای ترشده و نمکشیده در آب است؛ آنچه را که آب تباه کند *آبدیده* میگویند، مانند: آهک آبدیده(وقتی که دیگر استفاده نشود.)، پارچه آبدیده(وقتی که پارچه در آب افتد و کوتاه شود.)
آبداده به معنای محکم شده و مقاوم شده است، مانند: آهن آبداده( آهنی که در برابر زنگزدن مقاوم است.)، فولاد آبداده(بعد از در آمدن از کوره). همچنین فولاد را آبدار هم میگویند که به همین معناست. پس آن آهنی را که زنگ در آن تأثیر ندارد، آهن آبداده باید گفت. اگر آن را آهن آبدیده بگوییم، در واقع یعنی آهنی که زنگ زده است.
اگر بخواهیم علتی برای این فرقگذاری بین این دوکلمه بیان کنیم، میتوانیم به این نکته اشاره کنیم که فعل دیدن گاهی نا خواسته است و بدون آمادگی و چنانچه جسمی غیرعاقل مانند پارچه و آهک خودبهخود به آب برسد، نتیجهاش تباهی آن دو است. اما دادن بدون آگاهی و آمادگی نمیشود؛ پس کسی که آهن را آب داد، میداند چگونه باید تعامل بین آب و آهن را متعادل نگه دارد تا آهن زنگ نزند.
نکته: نمیتوان هم از اصطلاح آهن آبدیده(به معنای آهن زنگ زده) استفاده کرد و هم آهن آبداده( آهن مقاوم در برابر زنگزدن). فقط استفاده از اصطلاح آهن آبداده درست است.
این بحث تکمیلی دارد که در آینده به آن پرداخته خواهدشد.
منبعها:
1- کتاب غلط ننویسیم.
2- برداشتهای شخصی از برخی منبعهای اینترنتی.